ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺨﺸﯿﺪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ،
ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﻭ ﻧﻔﻬﻤــــﯿﺪ ،
ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ !
ﮔﺎﻫﯽ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺻﺒـــﺮ ﮐﺮﺩ ...
ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ،
ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻧﺪﯼ ، ﺭﻓﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ !
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ،
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻫﯽ ،
ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ...
ﺗﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﺪﺍﻧﻨــــﺪ ...
خداجون ..یه سوال ؟
چرا من هر روزم عین روزای جمعه دلگیره؟؟؟
سکوت توی گوشی تلفن سنگینترین سکوتهاست ...
نه از دستها کاری ساخته است ...
نه از چشمها..
هیچ زنی را ،
در هیچ کجای دنیا نمی توانی پیدا کنی که به
یکباره عاشق مردی شود!
زن ها آرام آرام در یک مرد جوانه میزنند.
اما
امان از وقتی که زنی ، در وجود مردش ریشه بدواند .
این جور عشق های یک زن را ، هیچ تبری نمی تواند از پا در بیاورد .
حالا میخواهد تبر زمان باشد ، یا حتی تبر مرگ ...
اما چرا ...
همیشه یک استثنا وجود دارد
و آن برای از ریشه خشکاندن یک زن ،
"خیانت "به عشق اوست !...
حرفت که می شود با خنده می گویم :
یادش بخیر فراموشش کردم...
اما نمیدانند هنوز هم کسی اشتباه تماس میگیرد...
سست میشوم که نکند تو باشی ...
آنقدر زیبا عاشــــــــق او شده ای ...
که آدم لذت میبرد از این همه خیــــــــــانت !!
روزی هم اینگونه عاشــــــق من بودی...
یادت هست لعـــــــــــنتی ؟؟؟
دست های اورا کـــــــه گرفتـــــی
دیگـــر به مـــن نگاه نکن ....
نگاه تـــو ...
بیشتـــر از دیـــدن دستهایتان
آتشـــم میـــــــزنــــــد ....
خدایا در تاریکی شبی گفتی عشقم دروغ بود؛
تا ابد منتظر در تاریکی می مانم،
تا روزی بگویی آن شب دروغ بود...